هر کسی در طا عتی بگریختند خویشتن را مخلصی انگیختند
تو برو در سای? عاقل گریز تا رهی زآن دشمن پنهان ستیز
از همه طا عات اینت بهتر است سبق یابی بر هر آن سابق که هست
چون گرفتت پیر ، هین تسلیم شو همچو موسی زیر حکم خضر رو
صبر کن بر کار خضری بی نفاق تا نگوید خضر :رو هذا فراق
گر چه کشتی بشکند ،تو دم مزن گرچه طفلی را کُشد،تو مو مکن
دست اورا،حق چو دست خویش خواند تا یدُالله فوق ایدیهم براند
دست حق میراندش ،زنده ش کند زنده چه بود ؟جان پاینده ش کند
مولانا می گوید : طاعات وعبادات گوناگون است وهر کسی برای نجات خود به نوعی از آنها پناه می برد اماتو یا علی سای?آن بند? کامل الهی را اختیار کن.زیراوصول به این بنده از جمیع طاعاتی که همراه با راهبر الهی نیست برتر وبهتر است.در سای? چنین انسان والایی می توانی از دشمنی های پنهان ستیز نفس وعلائق این جهانی آزاد شوی.وقتی که پیر کامل برای ارشاد تورا پذیرفت،تسلیم محض اوباش،مانند تبعیت موسی از خضر.ودربرابر هم? دستورات آن مرد کامل که خضر زمان وولی دوران است صبر کن.تا مبادا به تو بگوید :برو که اینک هنگام جدایی بین من وتوست .مطابق نقل قرآن در سور?کهف از آی?78به بعد خضر به موسی گفته بود که شرط همراهی او این است که موسی به کار او اعتراض نکند ؛وچون موسی سه بار از این شرط عدول کرد خضر از او جداشد "...هذا فراق بینی وبینک" مولانا می گوید مرد راه حق همانند خضراگر کشتی راشکست ویا طفلی راکشت تو حق هیچگونه اعتراضی رانداری چون فرصت دیدار وهمراهی با انسان کامل را ازدست می دهی.علاوه اینکه دست انسان کامل دست خداست .اشاره یی است به آی? 10 سور? فتح که : "یدالله فوق ایدیهم "« دست خدا بالاتر از دست بندگان است» .یعنی کارشان مورد تأیید حق است،مولانا کار مردان کامل وحقرا ،فعل حق می داند واگر مانند خضر کسی را بکشند،اورادست حق کشته است تا در عالم معنی اورابه زندگی حقیقی برساند وجاودان سازد.
هر که تنها ،نادرا ،این ره بُرید هم ،به عون همّت پیران رسید
دست پیر از غایبان کوتاه نیست دست او جز قبض? الله نیست
غایبان را چون چنین خلعت دهند حاضران از غایبان لاشک به اند
غایبان را چون نواله می دهند پیش مهمان تا چه نعمت ها نهند
کو کسی کو پیش شه بندد کمر تا کسی کو هست بیرون سوی در ؟
چون گزیدی پیر ،نا زک دل مباش سست و ریزیده چو آب و گل مباش
ور به هر زخمی تو پر کینه شوی پس کجا بی صیقل آیینه شوی ؟
مولانا در این قسمت ،به کسانی که با مرشد وولی ای خاص بیعت نمی کنند نیز امید می دهد که : اگراز هدایت مستقیم پیران بهره مند نباشی ، همت وتوجه آنها می تواند تورابه مقصود برساند."همت " توجه کامل روحانی به جانب پروردگار است که موجب برآوردن مقصود خود یا دیگری شود."غایبان" کسانی هستند که با ولی یی بیعت نکرده اند ولی به راه او معتقدند،وحاضران ،مریدانی اند که بیعت کرده اند .مهمان هم اشاره به همین حاضران است.وقتی که عنایت اولیاءالله مشمول کسانی که بیعت نکرده اند وغایب اند ،می شود وبه آنان عطایای معنوی می بخشند .معلوم است به کسانی که مهمان اولیای الهی محسوب می شوند وبر خوان نعمت اولیاءالله حاضرند، چگونه پذیرایی می گردند.طبیعی است که فاصل? حاضران وغایبان در برخورداری از معنویات سیر الی الله بسیار زیاد باشد. سپس مولانا توصیه می کند به این که :اولا نازک دل وزود رنج مباش ،ثانیا طاقت وتحمل خطاب وعتاب پیر را داشته باش ،زیرا بدون تحمل دشواریها به کمال نمی رسی،ثالثا به هر زخمی کینه بر دل مگیر ؛زیرا آیینه شدن یعنی صیقل دادن دل از هم? رزائل نفسانی وکینه ها وکدورت هاست.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |